با شروع دور دوم مذاکرات صلح افغانستان که بیشتر بر تقسیم قدرت، آتشبس و ادغام طالبان در ساختار سیاسی و امنیتی این کشور متمرکز خواهد بود، سوالهای جدی درباره چگونگی جمعآوری سلاحهای شورشیان و ادغام مجدد طالبان در جامعه افغانستان مطرح شده است.
بر اساس آمار بازرس ویژه آمریکا برای افغانستان، گروه طالبان بیش از ۶۰ هزار جنگجوی فعال دارد. علاوه بر آن، این گروه ساختار رهبری متمرکزی دارد که در حوزههای مختلف از مالی تا قضایی و از روابط خارجی تا آموزش نظامی و تبلیغات رسانهای، صدها نیرو در اختیار دارد. برای رسیدن به صلح پایدار و آشتی ملی، ادغام این نیروها در سطوح مختلف سیاسی و امنیتی اهمیتی حیاتی دارد.
افغانستان تا حدی از تجربه خلع سلاح و غیرنظامی سازی گروههای مجاهدین که علیه طالبان جنگیدند و دولت دموکراتیک مورد حمایت آمریکا را در سال ۲۰۰۲ تشکیل دادند، برخوردار است. هزاران قبضه سلاح سبک و سنگین و تانک و توپهای ارتش پیشین که به دست گروههای مجاهدین رسیده بود، در جریان این برنامه جمعآوری شد. هزاران نفر از اعضای جناحهای مجاهدین هم در برنامه «خلع سلاح و ملکیسازی» به واحدهای پلیس، ارتش و سازمان استخبارات(اطلاعات) کشور وارد شدند. اما این برنامه هرگز نتوانست تمام افراد مسلح غیرمسئول را خلع سلاح کند و به افزایش ناامنیها، نقض حاکمیت قانونی و تضعیف نظام دموکراتیک کشور منجر شد.
اگر مذاکرات دوحه با موفقیت انجام شود و دو طرف گامبهگام به سوی رسیدن به توافقنامه صلح حرکت کنند، بنیادیترین بحثی که رابطه مستقیمی با سرنوشت یک کشور صلحآمیز خواهد داشت، جمعآوری سلاح طالبان و ادغام مجدد آنها در زندگی عادی است.
انستیتوی مطالعات جنگ و صلح افغانستان بهتازگی تحقیقاتی درباره ادغام مجدد جنگجویان، فرماندهان و خانوادههای طالبان در جامعه این کشور انجام داده است. بر اساس این تحقیقات ۲۹۱ صفحهای که با همکاری دانشگاه آمریکایی افغانستان انجام شده است، مردم افغانستان بهرغم حمایت از نظریه انحصار قوه قهریه در دست دولت نیرومند مرکزی، واقعیتهای دشوار کشور خود را درک میکنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مصاحبه شوندگان گفتهاند در کشوری که گروههای شبهنظامی و زورمندان محلی همچنان حضور دارند و برنامه خلعسلاح و غیرنظامی سازی و ادغام مجدد در گذشته با دشواریهای همراه بوده است، برایشان دشوار است که بپذیرند روند خلعسلاح طالبان، این بار در چارچوب نظام افغانستان، با موفقیت انجام میشود.
این نهاد با برگزاری پنج کنفرانس استانی با اعضای مجاهدین پیشین، افسران بازنشسته ارتش افغانستان، جنگجویان پیشین، اعضای جامعه مدنی و مقامهای محلی به این نتیجه رسیده است که هیچ یکی از آنها از روند خلع سلاح شبهنظامیان راضی نیستند. این در حالی است که آنان، خلع سلاح افراد مسلح خارج از دولت را نیاز اصلی تقویت نقشهراه پس از توافق صلح میدانند.
برآورد این تحقیقات که به کمک جامعه اروپا منتشر شد این است که دولت افغانستان، طالبان و جامعه جهانی از جمله آمریکا، از گذشته و موارد بینالمللی برنامه ادغام مجدد درس بگیرند و برای رسیدن به یک صلح پایدار در کشور متحد شوند.
انستیتوی مطالعات جنگ و صلح افغانستان به دولت این کشور در مورد خلع سلاح و ادغام مجدد سفارشهایی دارد: «تنها وعدههایی را بدهید که میتوانید به آن عمل کنید؛ چرا که اجرای تعهدات برای موفقیت روند ادغام مجدد، حیاتی است. نقشهراه واضح برای اجرای برنامه خلع سلاح داشته باشید. خلع سلاح باید در چارچوب برنامه وسیع اصلاحات در نیروهای امنیتی کشور انجام پذیرد.»
بر اساس یافتههای این پژوهش، لازم است که «دولت از درسهای گذشته در جریان برنامه خلع سلاح و غیرنظامی سازی شبهنظامیان استفاده کند و از نمونههای موفقی که در سطح بینالمللی وجود دارد، بهره جوید. به اصلاحات در پلیس ملی و سازمان اطلاعات کشور اولویت داده شود و بعد به ارتش ملی توجه شود. پلیس و سازمان اطلاعات به ادغام قانونی کمک میکند.»
پژوهشگران از دولت افغانستان خواستهاند تا نشست مشترکی با طالبان و ناظران بینالمللی برای اجرای روندهای خلع سلاح برگزار کند و از سیاسی کردن این روند واصلاحات در نیروهای امنیتی خودداری ورزد. این نهاد به دولت سفارش کرده است که تمام نیروهای مخالف و غیرقانونی را شامل برنامه خلع سلاح کند، عفو عمومی اعلام نماید و زمینه اجرای عدالت انتقالی را از طریق ابزارهای محلی فراهم کند.
پیشنهاد انستیتوی مطالعات جنگ و صلح به طالبان هم خواندنی است. این نهاد از گروه طالبان خواسته است که پیش از آتشبس دایمی، بر آتشبس درازمدت توافق کنند. روابط خود را با تروریسم بینالمللی و گروههای افراطی خارجی قطع و توانایی خود را برای تقویت روند ادغام مجدد بسیج کنند و در مناطق تحت کنترل خود اطلاعرسانی انجام دهند.
این نهاد به شورشیان توصیه کرده است که به برنامه سوادآموزی در میان دختران و پسران و مردان و زنان در مناطق خود کمک کنند. به گفتگو و مباحثه با تمام جریانها با افکار و اندیشههای گوناگون وارد شوند، از برنامه عدالت انتقالی نیز حمایت کنند و سیاست حزبی را بهعنوان راهبرد درازمدت برای ادغام مجدد در یک دولت غیرنظامی در پیش گیرند.
پیشنهاد محققان افغان به سازمان ملل متحد این است که بهعنوان مامور ضامن برنامههای ادغام مجدد ماموریت وارد عمل شود و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد را برای نظارت بر آتشبس و اجرای برنامه خلع سلاح و غیرنظامی کردن دو طرفها بگمارد.
در آخر هم این تحقیقات نتیجه میگیرد که جامعه جهانی بهویژه ایالاتمتحده آمریکا، باید سیاستهای خود در قبال افغانستان را بعد از توافق صلح بررسی کند و شرایط ادامه همکاریها با نیروهای امنیتی این کشور را که تا آن زمان برنامه اصلاحات پس از صلح را سپری کرده و فرماندهان طالبان را نیز در سطوح مختلف خود جا دادهاند، تعیین کند.